متابولیسم انرژی در بدن
مقدمه :
عوامل موثر بر انرژی مورد نیاز :
به طور کلی عوامل موثر بر انرژی مورد نیاز به سه دسته تقسیم می شوند :
۱- عوامل موثر بر متابولیسم پایه
۲- عمل محرک ویژه غذا
۳- میزان فعالیت انسان
متابولیسم پایه:
متابولیسم پایه به حداقل انرژی مورد نیاز بدن ، یعنی انرژی که برای کار اندام های داخلی دستگاه تنفسی ، قلب و گرم نگه داشتن بدن انسان در حالت استراحت مورد نیاز است ، گفته می شود.
روش اندازه گیری آن بدین گونه است که اصولاً ۱۲ ساعت پس از صرف آخرین وعده غذایی، فرد را به حالت خوابیده در محیطی با درجه حرارت متعادل ( یعنی حرارتی که انسان نه احساس گرما و نه احساس سرما کند ) که بین ۱۸ تا ۲۵ درجه است قرار می دهند و اندازه گیری می کنند. میزان انرژی پایه در فرد باید در شرایط کامل جسمی ، روحی و اجتماعی باشد یعنی هم سالم جسمی و هم سالم روحی باشد و هیچ گونه دغدغه خاطر نداشته باشد. انرژی را که بدن انسان در این حالت مصرف می کند متابولیسم پایه گفته می شود.
عوامل موثر بر متابولیسم پایه :
عوامل موثر بر متابولیسم پایه عبارتند از :
۱- سن : کودکانی که تازه متولد شده اند چون سطح بدن شان زیاد است معمولاً متابولیسم پایه آنها بسیار بالا است ، به مرور زمان که سن بالا می رود از متابولیسم پایه کم می شود ، اما در دوران بلوغ چون یک جهش رشد اتفاق می افتد معمولاً متابولیسم پایه مجدداً افزایش می یابد . از سن ۲۵ ساله به بالا به تدریج از متابولیسم پایه کم می شود . به همین دلیل از سن ۳۰ الی ۳۵ سال افراد چاق می شوند و گاهی احساس می کنند که به غذای آنها اضافه نشده ولی چاق شده اند ، به این دلیل است که به تدریج متابولیسم پایه و همچنین فعالیت انسان ( در سن ۳۰ تا ۳۵ سالگی ) کم می شود و از اوج تحرک می افتد. بنابراین فرد یا باید از غذای خود کم کند یا یک برنامه ورزشی و تحرک برای خود در نظر بگیرد تا بدین ترتیب از چاقی در این سنین جلوگیری کند.
۲- وزن : طبیعی است برای وزن بیشتر ، انرژی بیشتری برای جابجایی و به حرکت در آوردن بدن لازم است . به همین دلیل است که متابولیسم پایه و متابولیسم کل را بر اساس وزن بدن محاسبه می کنند . ۴/۳ (w (وزن) )× ۲۹۴=متابولیسم پایه .
فرمول فوق ، فرمول متابولیسم پایه است و در مورد متابولیسم کل ، برای فردی که فعالیت سنگین ندارد برابر است با :
۴/۳ (w) × ۴۵۰ = متابولیسم کل برای فردی که فعالیت سنگین ندارد
۳- فعالیت هورمونها و غدد ( مخصوصاً غده تیروئید و هورمون تیروکسین ) :
زمانی که فرد دچار کم کاری غده تیروئید می شود ، ۳۰ درصد از متابولیسم پایه اش کم می شود، بنابراین افرادی که دچار کم کاری تیروئید هستند در معرض چاقی قرار می گیرند .
زمانی که فرد دچار پرکاری غده تیروئید می شود ، متابولیسم پایه ۵۰ تا۷۰ درصد افزایش می یابد و فرد به شدت لاغر می شود.
عمل محرک ویژه غذا :
زمانی که فرد غذا می خورد دستگاه گوارش شروع به فعالیت می کند . آنزیم ها و هورمون ها برای هضم غذا شروع به ترشح می کنند . فعالیت دستگاه گوارش باعث صرف مقداری از انرژی می شود. مقداری از انرژی به تدریج که مواد مغذی جذب می شوند در اثر ذخیره شدن انرژی یا سنتز آدنوزین تری فسفات (ATP) در بدن ایجاد می شود ، به این انرژی عمل محرک ویژه غذا گفته می شود.
در گذشته گفته می شد که عمل محرک ویژه مواد مغذی کربوهیدرات ها ، پروتئین ها و چربی ها با هم متفاوت هستند ، ولی امروزه ثابت شده که عمل محرک ویژه این مواد با هم تفاوت چندانی ندارند.
۴- کار انسان : بر حسب نوع فعالیت و کاری که یک فرد انجام می دهد نوع انرژی مورد نیازش متفاوت است. فردی که کار اداری و دفتری انجام می دهد انرژی مورد نیازش حدود ۲۰۰۰ تا ۲۴۰۰ کیلو کالری است، اما یک ورزشکار که در روزهای تمرین بدنی ، فعالیت های سنگین انجام می دهد ممکن است در طول روز ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ کیلو کالری انرژی مصرف نماید. بنابراین وقتی می توانیم انرژی مورد نیاز یک فرد را محاسبه کنیم که نوع کار و فعالیتی را که انجام می دهد و همچنین مدت زمان فعالیت او را تعیین کنیم و بر اساس آنها انرژی مورد نیاز او را مشخص کنیم .
انرژی مورد نیاز یک فرد چگونه برآورد می شود ؟
یکی از راهها این است که دریافت غذایی فرد را اندازه بگیریم یعنی کالری دریافتی او را برآورد کنیم سپس فعالیت های او را همراه با مدت زمان صرف شده برای آن فعالیت بسنجیم . به عبارت دیگر انرژی مورد نیاز در هر فعالیت را مشخص کرده و بعد وزن مطلوب فرد را محاسبه کنیم . برای این کار معمولاً از نمای توده بدن یا Body Mass Index که علامت اختصاری آن BMI است استفاده می شود . BMI=
معمولاً شیوه اندازه گیری نمای توده بدن این است که وزن ( بر حسب کیلوگرم ) را بر قد ( بر حسب متر ) تقسیم می کنند و سپس به توان دو می رسانند یعنی فرمول فوق .
اگر نمای توده بدن فردی کمتر از ۱۹ باشد وی لاغر است ، اگر بین ۱۹ تا ۲۰ باشد کم وزن است، اگر بین ۲۰ تا ۲۵ باشد وزن طبیعی است ، اگر بین ۲۵ تا ۵/۲۶ باشد اضافه وزن دارد و اگر ۲۷ به بالا باشد فرد چاق است .
البته چاقی درجات مختلفی دارد :
۱- ۲۷ تا ۳۰ چاق درجه یک
۲- ۳۰ تا ۴۰ چاق درجه دو
۳- بیش از ۴۰ چاق درجه سه ( شدید یا —- چاق )
برای برقراری تعادل باید دریافت غذایی فرد را اندازه بگیریم ، سپس فعالیت های فرد را یادداشت کرده و وزن مطلوب فرد را محاسبه کنیم . سپس وزن بدن فرد را در محدوده BMI بسنجیم و ببینیم که آیا وزن او طبیعی است یا نه ؟ و بر اساس آن انرژی مورد نیازش را محاسبه کنیم.