دنسازان باتجربه نقشه موفقیت و پیروزی را برای شما طراحی میکنند.
تمام بدنسازان خبره دنیا دارای اشتباهات در نوع تمرین کردن و برنامههای مختلف بدنسازیشان بودهاند. اما همه آنان میدانستند که آزمون و خطا بهترین راه برای رسیدن به موفقیت در بدنسازی است و در این مسیر آموختند که چگونه اشتباهاتشان را اصلاح کنند.
در اینجا سه تن از بدنسازان بزرگ، اشتباهات خود را خاضعانه با شما در میان میگذارند که خواندش براش شما سرشار از درس است.
● میلوس سارسف
وقتی که میلوس اولین تمرینات خود را در سن ۱۷ سالگی در یوگسلاوی آغاز کرد او مجبور بود در یک زیرزمین تاریک، با هالتری که خودش از سیمان ساخته بود تمرین کند. او میگوید: دو طرف هالتر هموزن نبودند و برای همین، متعادل نگه داشتن آن کار دشواری بود.
میلوس برنامه تمرینی خود را با راهنمائیهای اندکی که از دیگران میگرفت طراحی کرد. او امروز میگوید: ”مبتدیان معمولاً فکر میکنند که بیشتر، بهتر است.“ شاید هیچکس به اندازه میلوس، قربانی این تئوری غلط نبود. او روزی ۵ تا ۶ ساعت تمرین میکرد. اعتقاد به همین تئوری بیشتر، بهتر است باعث شده بود که او روز خود را چنین سخت پشت سر بگذارد. او فکر میکرد که با ادامه این روند میتواند فیزیکی استثنائی بسازد. بعد از سه ماه عضلات بازوهایش به شدت کوچک شد و او ۷ پوند وزن کم کرد.
عدم توانائیاش در درک این موضوع که چرا این اتفاق رخ داده بود باعث شد که او یک تصمیم درست بگیرد و آن این بود که به سراغ یک پزشک و متخصص تغذیه رفت و مشکل را با آنان در میان گذاشت. اینجا بود که میلوس اطلاعات خوبی درباره رژیم صحیح، بهبودی و مهمتر از همه مقدار زمان تمرین در هر جلسه تمرینی برای دستیابی به بهترین نتیجه کسب کرد. با این دیدگاه او تمریناتش را با حداکثر ۲ ساعت تمرین در هر جلسه شروع کرد. کار مؤثر دیگر او این بود که دفترچهای را تهیه کرد و در آن اطلاعات مختلفی مربوط به مقدار افزایش وزنه، تغییرات بدنی و هر آنچه که در آینده به آن نیاز داشت را یادداشت میکرد تا بتواند روند رشد خود را بررسی کند.
● ملیسا کوتس
این بدنساز کانادائی کهنهکار که عنوان قهرمانی IFBB را کسب کرده است، با این سئوال به گذشته خود نگاه میکند: ”من چه اشتباهی را مرتکب نشدم؟“ او ادامه میدهد: ”من به سختی تمرین میکردم و به تمام مفاصل آسیب رساندم و ستهای بیشماری اجرا میکردم اما بزرگترین اشتباهم این بود که به اندازه کافی نمیخورم.“
برای ملیسا تغذیه مهمترین چالش در بدنسازی است. او میگوید: من هنوز هم با این موضوع درگیرم زیرا تمرین کردن، زمان کمی از شبانهروز بدنساز را اشغال میکند ولی تغذیه امری است که در ۲۴ ساعت با آن دست به گریبانی. من قبلاً فقط ۳ تا ۴ وعده در روز میخورم اما حالا این وعدهها به ۶ تا ۷ بار افزایش پیدا کرده است.“
این یک روند رو به پیشرفت است که ملیسا به خوبی اهمیت آن را درک کرده است: ”حتی وقتی که من جایزه جان تانا را در سال ۹۶ کسب کردم، با موضوع تغذیهام مشکل داشتم. بعد از آن در زمان مسابقات ”میس المپیا“ من خودم را با خوردن به دفعات به بهترین شکل ممکن ساختم.“
حالا او تمرکز زیادی بر روی تغذیهاش دارد و به پروتئین به چشم یک راهگشا برای بدنسازی نگاه میکند. استیک، مرغ و سفیده تخممرغ اجزاء جدانشدنی رژیم او در هر روز هستند.
● گارت داونینگ
او را قدرت کالیفرنیا مینامیدند منتها در بالاتنه. نقطه ضعف او پاهایش بود. گارت تمریناتش را به شدت بر روی عضلات سینه و بازو متمرکز کرده بود. او میگوید: ”گاهی اوقات در طول هفته ۳ بار بر روی سینه کار میکردم ولی از عضلات ساقهایم غافل میشدم.“ عضلات بالاتنهاش بهطور طبیعی بزرگ شده بود و عضلات پشتش نیز به خوبی رشد میکرد. او در مورد بیتناسبی عضلات پاها با سایر عضلات بدنش میگوید: ”اگر زمانی پیش میآمد که با شلوارک به بیرون بروم بسیار دستپاچه میشدم که زودتر به خانه برگردم چون پاهایم لاغر بودند.“ برای حل این مشکل او ۹ ماه تمام فقط بر روی پاهایش کار کرد و امروز او دلیلی ندارد که پاهایش را زیر شلوارهای جین بپوشاند.
نویسنده: استیو استیفل