ويتامين j يا كولين ضد سيروز بوده و عامل پيشگري از تخريب چربي ها و كاهش دهندة چربي خون مي‌باشد. اين ويتامين به عنوان محافظ كبد در تمام غدد چربي كبدي و محافظ عروق در بيماري آترواسكلروز شناخته شده است.

تعريف:عامل كاهش دهندة چربي هاي بدن در متابوليسم ليپيدها، با انباشته شدن چربي ها در كبد و تخريب بافت هاي چربي آن مبارزه مي‌كند. بنابراين، اين عنصر ضد سيروز است (ريشة سيروز هر چه باشد) و آن را به عنوان پيشگيري و درمان تمام تخريب هاي چربي كبد به كار مي‌برند.
علاوه بر آن، ويتامين j از از بين رفتن عروق و انسداد آنها بر اثر رسوب ليپيدهاي اضافي، كلسترول و تري گليسيريدها در داخل و اسكلروز آنها خصوصاً در شريان هاي كوچك مغز و قلب جلوگيري مي‌كند.
دكتر لاباز، يك سري مطالعات بيوشيميايي روي كولين انجام داده كه بخشي از آن را براي تان نقل مي‌كنم:
كولين نقش مهمي در متابوليسم چربي ها در سطح سلول كبدي و حفظ تماميت آن و جذب آن در ساختار لسيتين با واسطة يك نوكلئوتيد به نام سيتيدين تري فسفات كه به عنوان يك عامل حمل و نقل به كار مي‌رود برعهده دارد.
چربي ها هپاتوسيت را به شكل b- ليپوپروتئين كه به آن ليپوپروتئين با تراكم خيلي كم نيز گفته مي‌شود (v.l.d.l) ترك مي‌كنند. آنها از يك آپو- پروتئين و يك گروه ليپيد- تري گليسيريد- استركلسترول و فسفوليپيدها كه حضور آنها از نظر شيميايي و فيزيولوژيكي اين مجموعه آنها را مشخص و متمايز مي‌سازد تشكيل شده‌اند.
وضعيت بيمارگونة غدد چربي كبد، در اين حالت شكلي منطقي به خود مي‌گيرد زيرا متيل، متيونين، كولين ياسيتين و بنابراين، ليپو- پروتئينهاي داراي تراكم پايين وجود نداشته و بنابراين، در بطن سلول كبدي، ليپيدهايي كه بر اثر فقدان وسيله برا حمل و نقل، غير قابل خروج بوده انباشته مي‌شود.
اضافه مي‌كنم كه كولين بر اثر اكسيداسيون كاتابوليك، به بتائين كه يكي از متيل هاي آن قابل جدا شدن است و احتمالاً در واكنش هاي حمل متيل شركت مي‌كند تبديل مي‌شود.

كاربردهاي درمانی:هر بيماري كه در رابطه با كبد باشد، خصوصاً سيروزها و پرسيروزها از هر نوع، احتقان كبدي، هپاتيت هاي عفوني، سم و ويروسي، يرقانها و تمام نارسايي هاي كبدي و بيماريهاي غدد چربي كبد افراد پرخور، يا مصرف بيش از حد داروها (مثلاً آسپرين كه باعث سيروزهاي حقيقي مي‌شود).
بعضي افراد، آن را در رابطه با برخي نارساييهاي قلبي (بزرگ شده قلب و چربي گرفتن آن بر اثر پرخوني) افراد سيگاري كه آمادگي ابتلاء به انفاركتوس و آنژين صدري را دارند (سولوروتين كولين) توصيه مي‌كنند.
داروي نامبرده، ما را به گروهي از مشتقات كولين نظير استيل كولين كه بيشتر تحت عنوان اسكولين شناخته مي‌شود و پارا- سمپاتيكو- نيمتيك است و به عبارت ديگر، يك رشته اثرات تحريكي بر سيستم پاراسمپاتيك ايجاد مي‌كند و در رابطه با كند شدن كار قلب، فشار خون پايين، افزايش حركات دودي معده، تنگي نايژه، تنگي و بي‌حركت شدن مردمك به كار مي‌رود، راهنمايي مي‌كند. اسكولين همچنين به عنوان يك منبسط كنندة عروق بر شريان هاي كوچك تاثير گذاشته و به آنها كمك مي‌كند تا اسپاسمهاي عروقي از بين برود. علاوه بر آن اين ماده فشار مايع مغزي- نخاعي را تنظيم مي‌كند.
مصرف مقدار زياد اين ويتامين مي‌تواند باعث اسپاسم دستگاه پاراسمپاتيك (معده- كيسة صفرا) شود. استيل كولين به شكل عضلاني تجويز مي‌شود و بدن انسان به آن عادت نمي‌كند.
قابل ذكر است كه كولين به صورت جهاني به عنوان يك ويتامين پذيرفته و شناخته نشده است.
متخصصين بهداشت، لسيتين سويا را به آن نزديك مي‌دانند كه در درمان كلسترول بالاي خون توصيه مي‌شود.

منابع:كولين را به صورت طبيعي در كبد، مغز، مخمر آبجو، ليمو و چغندر كه در آن اكسيده شده اسيد آمينه‌اي به نام بتائين را به وجود مي‌آورد، مي‌توان يافت.
در داروها، آن را در ماركهاي مختلفي مي‌توان يافت كه در اينجا تنها به ذكر چند نمونه از آن اكتفا مي‌كنم: هپاكولين، هپابروم، لسيتين كولين، سولفارلم كولين، كولئوپپتين كولين، سولوروتين كولين (به اضافة ويتامينهاي c و p)، اونيتائين (به اضافة ويتامينb)، فروكتو- بتائين، سيترات بتائين، متيونين- اينوزيتول- كولين، متيكول، آسكولين و…
معمولاً آنها را به صورت آمپول هاي خوراكي صبح پس از بيدار شدن مصرف مي‌كنند.
ويتامين J يا كولين ضد سيروز بوده و عامل پيشگري از تخريب چربي ها و كاهش دهندة چربي خون مي‌باشد. اين ويتامين به عنوان محافظ كبد در تمام غدد چربي كبدي و محافظ عروق در بيماري آترواسكلروز شناخته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *