مجسمه ساندو از کجا آمد ؟
مجسمه ساندو تندیسی است که در کنار جایزه نقدی مسترالمپیا به شرکت کنندگان اهدا می شود و یک سابقه تاریخی دارد
با داستانی قابل توجه ولی برای بسیاری از دوستداران بدنسازی این سوال مطرح است که فلسفه این تندیس چیست و از کجا آمده ؟
سن :۱۱۵ سال
وزن :۷/۷ کیلو گرم
ارتفاع : ۴۰/۶ سانتیمتر
جنس : برنز
مجسمه ساندویی که به قهرمانان مستر المپیا اعطا می شود از روی مجسمه طلایی این اثر که در سال ۱۸۹۴ توسط کارگاه ریخته گری مولر و پسران در نیویورک ساخته شد طراحی شده (البته اولین مجسمه ساندو در سال ۱۸۹۱ توسط یک مجسمه ساز با نام فردریک پومروی ساخته شد)
همسر جو ویدر بتی این اثر را در یک مغازه عتیقه فروشی کشف کرد و از آن زمان در دفتر جو ویدر قرار دارد
این مجسمه در شباهت با فردریک ویلهلم مولر ملقب به یوگن ساندو پدر بدنسازی ساخته شده
اولین استفاده از ساندو بر میگردد به یک رقابت نمایشی قدرتی در سال ۱۹۰۱ در مسابقه بزرگ یوگن ساندو در سالن سلطنتی آلبرت لندن مجسمه برنزی به نفر سوم رقابت اعطا شد مجسمه نقره ای به نایب قهرمانان و مجسمه طلایی به قهرمان رقابت ویلیام ال مورای
مجسمه آب طلای ساندو کمی بزرگتر از چیزی بود که امروزه در رقابت مستر المپیا به فرد قهرمان اعطا می شود ارتفاع آن ۴۳/۲ سانتی متر و وزن آن ۶/۸ کیلوگرم بود ارزش آن ۵۰۰پوند استرلینگ گزارش شده که در سال ۱۹۰۱معادل ۲۴۳۵ دلار بود
تندیس ساندودر رقابت مستر یونیورس در سال ۱۹۵۰ در لندن دوباره پرده برداری شد و مجسمه برنز اصلی که ۵۰ سال قبل از آن به برنده رقابت مستریونیورس استیو ریوس اعطا شد
دو مرد در انتخاب مجسمه ساندو بعنوان سمبل مستر المپیا نقش اساسی داشتند : جو ویدر و آرنولد شوارتزینگر
فرانک زین قهرمان مسترالمپیا ۱۹۷۷ در کلمبوس اوهایو اولین مسترالمپیایی بود که مجسمه ساندو به او تقدیم شد
مجسمه ساندویی که حالا یک بار در سال به مستر المپیا اعطا می شود توسط یکی از کارگاههای مشهور تولید تندیسهای برنزی در آمریکا ساخته می شود که مجسمه اهدایی هر سال منحصر بفرد و متمایز است و چهار ماه پروسه کامل تولید آنها به طول می انجامد
سابقه ساندو در رقابت مستر المپیا
۱۱تن از قهرمانان مستر المپیا افتخار دریافت مجسمه ساندو را داشته اند
۲قهرمان المپیا هرگز مجسمه ساندویی نصیبشان نشد
چون زمان آنها این مجسمه بخشی از جایزه رقابت نبود (لری اسکات و سرجیواولیرا)
آرنولد شوارتزینگر هم تنها در آخرین حضورخود در المپیا در سال ۱۹۸۰ به دریافت تندیس نائل شد
از سال ۱۹۷۷ اعطای این تندیس به قهرمانان آغاز شد و تا به حال ۳۶ مجسمه ساخته شده بین ۱۱قهرمان تقسیم شده
دو مجسمه ساندو هم در ساختمان مرکزی ویدر در دفتر جو ویدر و دفتر جیم استوپانی سردبیر مجله فلکس قرار دارد
اویگن ساندو، پدر ورزش بدنسازی
اویگن ساندو بدنساز، مربی فیتنس و است که 13 فروردین 1246 به دنیا آمد و 22 مهر 1304 درگذشت.
اویگن ساندو، مبدع ورزش بدنسازی، به دلیل نوآوریهایش در این حوزه شهرت دارد. او با تأکید بر تکنیکهای تمرینی علمی و توسعه برنامههای تمرینی متنوع، توانسته است تأثیر چشمگیری بر دنیای فیتنس و بدنسازی بگذارد.
اویگن ساندو به دلیل دانش و تجربه خود در تمرینات قدرتی و فیتنس، به خصوص در بین جوانان و علاقهمندان به بدنسازی، شناخته شده است.
اویگن ساندو (متولد شده با نام فریدریش ویلهلم مولر، آلمانی: [ˈfʁiːdʁɪç ˈvɪlhɛlm ˈmʏlɐ]؛ ۲ آوریل ۱۸۶۷ – ۱۴ اکتبر ۱۹۲۵) یک بدنساز و شومن آلمانی از پروس (آلمان امروزی) بود. او در کنیگسبرگ متولد شد و در سن ده سالگی در جریان یک سفر به ایتالیا به بدنسازی علاقهمند شد.
پس از گذراندن مدتی در سیرک، ساندو در اواخر دهه ۱۸۸۰ تحت تعلیم قویترین مرد آن زمان، لودویگ دورلاخر قرار گرفت. بر پایه توصیه دورلاخر، او شروع به شرکت در مسابقات قویترین مردان کرد و در مقابل شخصیتهای برجسته این ورزش مانند چارلز سمپسون، فرانک بینکوفسکی و هنری مککان به رقابت پرداخت. در سال ۱۹۰۱، او چیزی را که گمان میرود اولین مسابقه بزرگ بدنسازی جهان باشد، برگزار کرد.
این رویداد در تالار رویال آلبرت لندن برگزار شد و ساندو به همراه نویسنده سر آرتور کونان دویل و ورزشکار/مجسمهساز چارلز لاوز-ویتورانگ به عنوان داوران در آن حضور داشتند.
اوایل زندگی اویگن ساندو
اویگن ساندو در ۲ آوریل ۱۸۶۷ در کنیگسبرگ، پروس (که اکنون کالینینگراد نام دارد) به دنیا آمد. پدرش آلمانی و مادرش از تبار روس بود. خانوادهاش لوتری بودند و میخواستند او نیز کشیش لوتری شود. او در سال ۱۸۸۵ پروس را برای اجتناب از خدمت نظامی ترک کرد و در سراسر اروپا سفر کرد، به عنوان یک ورزشکار سیرک فعالیت میکرد و نام هنری اویگن ساندو را برگزید، که تغییریافته و آلمانیسازی شدهی نام دختری مادر روسیاش، ساندوف، بود.
در بروکسل، او بازدیدی از باشگاه یک همکار قویترین مرد به نام لودویگ دورلاخر داشت، که بیشتر با نام هنری “پروفسور آتیلا” شناخته میشد. دورلاخر استعداد ساندو را شناسایی کرد، او را راهنمایی کرد و در سال ۱۸۸۹ او را تشویق کرد تا به لندن سفر کند و در یک مسابقه قویترین مردان شرکت کند. ساندو به راحتی قهرمان مسلط را شکست داد و بلافاصله به خاطر قدرت خود شهرت و شناخت به دست آورد.
این اتفاق شروعی برای دوران حرفهای او به عنوان یک ستاره ورزشی بود. به زودی، او درخواستهایی از سراسر بریتانیا برای اجراهای خود دریافت کرد. در طی چهار سال بعد، ساندو تکنیک خود را پالایش کرد و آن را به یک سرگرمی محبوب با نمایشهای پوزینگ و نمایشهای شگفتانگیز قدرت تبدیل کرد.
شغل و حرفه اویگن زاندو
فلورنتز زیگفیلد میخواست ساندو را در نمایشگاه جهانی کلمبیایی سال ۱۸۹۳ در شیکاگو به نمایش بگذارد، اما میدانست که موریس گراو ساندو را تحت قرارداد دارد. گراو درخواست هزار دلار در هفته میکرد، که معادل ۳۳۹۱۱ دلار امروزی است. زیگفیلد نتوانست چنین مبلغی را تضمین کند اما موافقت کرد که ۱۰ درصد از درآمد کلی را پرداخت کند.
زیگفیلد متوجه شد که تماشاگران بیشتر از میزان وزنهای که ساندو بلند میکرد، به عضلات برجستهاش علاقه داشتند، پس او را واداشت تا در حالتهایی حرکت کند که به آنها “نمایش عضلات” میگفت… و این قهرمان افسانهای، این نمایشها را به اجراهای قدرتی خود با دمبلها اضافه کرد. او شکستن زنجیر دور سینه و دیگر نمایشهای رنگارنگ را به برنامههای ساندو افزود و به سرعت ساندو اولین ستاره زیگفیلد شد.
در سال ۱۸۹۴، ساندو در یک سری فیلم کوتاه توسط استودیوهای ادیسون به نمایش درآمد. این فیلم تنها بخشی از اجرای او بود و وی را در حال فلکس کردن عضلاتش به تصویر میکشید، نه انجام دادن کارهای قدرتی فیزیکی.
در حالی که محتوای فیلم بر تمرکز تماشاگران بر ظاهر او بود، از ظرفیتهای منحصر به فرد رسانه جدید استفاده کرد. نظریهپردازان فیلم، جذابیت آن را به تصویر دقیق و هماهنگ حرکت کنندهای مرتبط دانستهاند، بسیار شبیه به نمونه فیلم “Repas de bébé” برادران لومیر که گفته میشود تماشاگران بیشتر توسط حرکت درختان در پسزمینه تحت تأثیر قرار گرفتهاند تا رویدادهایی که در پیشزمینه رخ میدهند. در سال ۱۸۹۴، اویگن ساندو همچنین در یک فیلم کوتاه کینتوسکوپ ظاهر شد که اکنون بخشی از کتابخانه کنگره است.
در آوریل ۱۸۹۴، ساندو یکی از “نمایشهای عضلانی” خود را در نمایشگاه بینالمللی میانه زمستانی کالیفرنیا در پارک گلدن گیت، سان فرانسیسکو در تئاتر “وین پراتر” اجرا کرد.
در حالی که او در تور آمریکا بود، ساندو به انگلستان برگشت تا با بلانچ بروکس، دختری از منچستر، ازدواج کند. با این حال، به دلیل استرس و بیماری به طور دائم برای بهبودی بازگشت.
مجسمه های یونانی به عنوان الگوی بدنسازی
شباهت اویگن زاندو به اندامهایی که بر روی مجسمههای کلاسیک یونانی و رومی یافت میشد، اتفاقی نبود، زیرا او ابعاد مجسمهها در موزهها را اندازهگیری کرد و در توسعه “ایدهی یونانی” به عنوان فرمولی برای “اندام کامل” کمک کرد.
ساندو اندام خود را به دقیقترین نسبتهای ایدهی یونانی خود ساخت و به عنوان پدر بدنسازی مدرن شناخته میشود، زیرا او یکی از اولین ورزشکارانی بود که به طور عمدی ماهیچههای خود را به ابعاد از پیش تعیین شده توسعه داد. در کتابهای خود، قدرت و چگونگی کسب آن و سیستم تمرینات فیزیکی ساندو، ساندو دستورالعملهای مشخصی از وزنهها و تکرارها را برای رسیدن به نسبتهای ایدهآل خود ارائه داد.
زندگی شخصی
ساندو در سال ۱۸۹۴ با بلانش بروکس، دختر وارویک بروکس، عکاس معروف اهل منچستر، انگلستان، ازدواج کرد. آنها دو دختر به نامهای هلن و لورین داشتند.
تاثیر اویگن ساندو بر یوگا
اویگن ساندو در سفر خود به هند در سال ۱۹۰۵ مورد تحسین قرار گرفت، در زمانی که او در آن کشور به عنوان یک “قهرمان فرهنگی” شناخته شده بود، در دورانی که احساسات ملیگرایانه قوی بود.
دانشمندی به نام جوزف آلتر پیشنهاد میکند که ساندو شخصی بود که بیشترین تأثیر را بر یوگا به عنوان ورزش مدرن داشته است، که در اوایل قرن بیستم انواع مختلفی از روتینهای ورزشی را از فرهنگ فیزیکی به خود جذب کرده است.
درگذشت اویگن زاندو
اویگن ساندو در منزل خود در کنزینگتون، لندن، در ۱۴ اکتبر ۱۹۲۵ در سن ۵۸ سالگی در اثر خونریزی مغزی که روزنامهها اعلام کردند، درگذشت. گفته میشود این حادثه پس از اینکه او بدون کمک سعی کرد اتومبیل خود را از درون یک خندق بعد از یک تصادف جادهای دو یا سه سال قبل بلند کند، رخ داده است. با این حال، بدون انجام کالبدشکافی، مرگ او به عنوان ناشی از آنوریسم آئورت تایید شد.
ساندو به درخواست همسرش، بلانش، در قبری بدون نشان در قبرستان پاتنی ویل به خاک سپرده شد. شایعه شده است که او در اواخر ازدواج خود به همسرش خیانت کرده بود و او از نشان دادن قبر او خودداری کرد، اما دلیل این ناراحتی همیشه یک راز باقی خواهد ماند، زیرا او از بحث در مورد آنچه بین آنها رخ داده بود، خودداری کرد.
در سال ۲۰۰۲، یک سنگ قبر و یک تابلوی مرمر سیاه توسط توماس منلی، یکی از هواداران و نویسندگان ساندو، افزوده شد. کتیبه آن (با حروف طلایی) نوشته شده است: “اوژن ساندو، ۱۸۶۷–۱۹۲۵، پدر بدنسازی”. در سال ۲۰۰۸، قبر توسط کریس دیویس، نوه بزرگ ساندو خریداری شد.
اقلام منلی برای سالگرد تولد ساندو در همان سال جایگزین شد و یک یادبود جدید، یک یادمان سنگی طبیعی صورتی به وزن تقریبی یک و نیم تن، در جای آن قرار گرفت. سنگ، با نوشته ساده “ساندو ۱۸۶۷–۱۹۲۵”، به ستونهای یادبود باستانی یونانی موسوم به استیلهها اشاره دارد.
میراث ساندو
ساندو با شخصیتهایی نظیر پادشاه جرج پنجم، توماس ادیسون، سر آرتور کنان دویل و پیانیست کلاسیک مارتینوس سیوکینگ دوست شد. او توسط بازیگر نت پندلتون در فیلم برنده جایزه اسکار “دی گریت زیگفلد” (۱۹۳۶) نقش آفرینی شد.
کتاب “قدرت فیزیکی و چگونگی کسب آن توسط اوژن ساندو” به عنوان یکی از کتابهای موجود در کاتالوگ کتابخانه شخصی لئوپولد بلوم در فصل ۱۷ (ایتاکا، خط ۱۳۹۷) از رمان “یولیسس” نوشته جیمز جویس در سال ۱۹۲۲ ظاهر میشود.
به عنوان تقدیر از نقش برجسته او در ورزش بدنسازی، از سال ۱۹۷۷ یک مجسمه برنزی از ساندو که توسط فردریک پومروی ساخته شده، به برنده مسابقه مستر المپیا، یک رقابت حرفهای بزرگ بدنسازی که توسط فدراسیون بینالمللی بدنسازان حمایت میشود، اهدا میگردد. این مجسمه به طور خلاصه به نام “مجسمه ساندو” شناخته میشود.
در سال ۲۰۱۳، اوژن ساندو توسط بدنساز کانادایی دیو سیمارد در فیلم “لوئیس سیر” نقش آفرینی شد. در سال ۲۰۱۸، فیلمی با عنوان “ساندو” درباره زندگی او ساخته شد.
کافی شاپ ساندوز (لندن) به افتخار اویگن ساندو نامگذاری شده است.
در سال ۲۰۰۹، انگلیش هریتیج یک تخته آبی روی خانه او در ۱۶۱ خیابان هالند پارک در غرب لندن نصب کرد؛ که او را به عنوان “سازنده بدن و ترویجدهنده فرهنگ فیزیکی” توصیف میکند.
اویگن ساندو (یا یک شخصیت الهامگرفته و نامگذاری شده پس از او) در یازدهمین قسمت فصل سوم از سریال “برادران ونچر” ظاهر میشود، که در آن توسط پل بوکاک صداگذاری شده و در کنار سایر سرگرمیهای همدوره خود ظاهر میشود.
کتابها و مقالات ساندو
این متن فهرستی از نوشتهها و کتابهای اوژن ساندو است:
ساندو، اوژن، “چگونه سلامتی را حفظ کرده و قوت بدست آوریم”، مصور با عکسهای نویسنده، مجله کاسموپولیتن، جلد هفدهم، شماره ۲، ژوئن ۱۸۹۴، صفحههای ۱۶۹ تا ۱۷۶.
سیستم تمرینات فیزیکی ساندو (۱۸۹۴)
ساندو درباره تمرینات فیزیکی (۱۸۹۴)
قدرت و چگونگی کسب آن (۱۸۹۷) مجله ساندو از فرهنگ فیزیکی (۱۸۹۸-۱۹۰۷)
ساختن بدن قدرت و سلامت ساخت و بازسازی بدن انسان (۱۹۰۷) [با مقدمهای از آرتور کانن دویل]
زندگی حرکت است (۱۹۱۹)