معمولاً هر کسی به اندازه درک و دانش خود از هر گفته و یافتهای برداشت و بهرهبرداری میکند. این اصل در مورد تمرینات هم میتواند صدق کند. اینکه چطور به یک روش تمرین نگاه کنید خیلی مهم و اثرگذار است. پورتر کوترل از اصل تمرین غریزی و برداشت شخصیاش حرف میزند.
معمولاً هر کسی به اندازه درک و دانش خود از هر گفته و یافتهای برداشت و بهرهبرداری میکند. این اصل در مورد تمرینات هم میتواند صدق کند. اینکه چطور به یک روش تمرین نگاه کنید خیلی مهم و اثرگذار است. پورتر کوترل از اصل تمرین غریزی و برداشت شخصیاش حرف میزند.
مشغول تمرین در هر سبکی اعم از دوره حجم، دوره مسابقه تمرین شوکدهنده یا … که باشم در هر حال تمرینات خود را به روش غریزی دنبال میکنم. واژه غریزی برای من مفهومی خاص و ویژه دارد. اکثر مردم فکر میکنند تمرین غریزی یعنی اجراء هر آنچه که دلتان میخواهد برای من تمرین غریزی یعنی عملی کردن آنچه که فکرش هم برایم غیرممکن بوده است.
غریزهام به من میگوید که به محض ورود به باشگاه دقیقاً چه خواهم کرد. هر جلسه ابتدا با انجام چند ست گرمکردنی و سپس ۲ ست سنگین. انجام میدهم اینها برای ایجاد انگیزه در وجودم به کار گرفته میشوند تا از لحاظ روانی و فیزیکی مرا آماده سازد.
در یکی از همین چند روز اخیر وقتی وارد باشگاه شدم تا تمرین پا را اجراء کنم یا حرکت جلوپا مشغول گرم کردن شدم. در اولین ست میدانستم که دلم نمیخواهد آن را اجراء کنم در دومین ست اندکی حسم بهتر شد و در نهایت در پنجمین ست گرم کردنی از لحاظ روانی آمادگی لازم را بهدست آوردم تا تمرین پا را آغاز کنم.
این رسیدن از نقطه اول به نقطه دوم پدیدهای بسیار باورنکردنی است. اما همین دلیلی است برای اجراء ستهای گرمکردنی لازم است که برای تمرین خود را از لحاظ روانی آماده کنید.
یکی از پیامدهای غیرعمدی تمرین بهطور غریزی این است که همواره روی افزایش دادن سطح شدت تمرین تلاش میکنم نه روی وزنه تمرین، تنها وقتی که به این درجه از آمادگی روانی میرسم میتوانم با غریزهام تماس پیدا کنم. هرگز با گذشت زمان در هر جلسه تمرین از شدت تمرینم کاسته نمیشود و چنانچه این اتفاق رخ دهد به واسطه تهی شدن میزان اکسیژن است. در اینگونه شرایط خیلی ساده برخورد میکنم یعنی مختصری استراحت را طولانیتر میکنم تا برای اجراء پرشدت ست بعدی آمادگی لازم را پیدا کنم. تمرین غریزی واقعی یعنی توسعه دادن توانائی بدن به واسطه نادیده انگاشتن درد و کمبود اکسیژن و در عین حال حس کردن آنچه در بدن رخ میدهد، شما باید قادر شوید ۲ مسئله را از هم تمایز دهید.
۱) اینکه عضله زیادی تمرین داده شده
۲) یا اینکه ترشح اسید لاکتیک حس عضله را به کرختی رسانده است.
تشخیص این موارد بسیار حیاتی است اولین وضعیت یعنی باید زودتر تمرین را تمام میکردید و وضعیت دوم یعنی زمان واقعی برای ترک تمیرن.
شما باید تفاوت دردها را تشخیص دهید و از آن در روش غریزی استفاده کنید. درد را حس کنید اما آن را به قلب نرسانید. اینجا تست خوبی معرفی میکنم که میتوانید آن را مورد استفاده قرار دهید: چنانچه به نقطهای رسیدید که نتوانید درد را تحمل کنید، بدان معنا است که به اندازه کافی تمرکز نداشتهاید.
اگر واقعاً سیستم تمرین غریزی را بهکار ببرید، درد بسیار طاقتفرسا است اما شما در حال تحمل آن هستید زمانهائی پیش میآید که با خود میگوئید به حد کافی درد را حس نمیکنم. در این اوقات باید فشار را بیشتر کنید. البته واقعیت این را دیکته میکند که شما باید به حد کافی به منطق خود نیز تکیه کنید و در نتیجه از بروز آسیبدیدگی جلوگیری کنید و همچنین باید متوجه باشید که زمان بیشتری برای ریکاوری بدن نیاز دارید. من همیشه معتقد بودم که بدنسازی پیش از آنکه فیزیکی باشد روانی است. شما باید خیلی عاقلانه از درد استفاده کنید و از آن برای عبور از محدودیتهای قبلی خود استفاده ببرید.
منبع : aftab.ae