دو نوع روش اصلی در کمک دادن وجود دارد: روش اول که از آن بهعنوان کمک روانی یاد میشود و روش دوم که به آن کمک فیزیکی میگویند. هر دو روش مذکور دارای نقش مؤثر در بهتر انجام شدن تمرین را ایفا میکنند.
زمانی که وزنه ۱۳۰ کیلوگرمی در روی سینه قرار دارد و آخرین تکرار را میخواهید انجام دهید اصلاً جای خنده نمیباشد و همهاش در این فکر هستید که ایا قادر هستم این تکرار را انجام دهم؟ و این تفکرات دارای اثرات منفی میباشند و در نتیجه باعث ناکار شدن تمرینات میشوند.
ولی اگر در همین زمان یک حریف تمرینی پشت سر شما قرار داشته باشد، آن موقع است که تمام ذهن خود را بر روی انجام حرکت متمرکز میکنید و یا با تمام توان وزنه را پرس میکنید یکی دیگر از مزایای این روش در این است که یک نوع رقابت بین شما و حریف تمرینیتان ایجاد میشود که باز خود باعث میشود با توان و شدت بیشتر به تمرینات بپردازید.
در خصوص مزایای کمک روانی هم هیچ شکی نیست شاید باور نکنید ولی اکثر کمکهای فیزیکی بهصورت اشتباه انجام میشود و فرد نمیتواند آنطور که باید و شاید به حریف خود کمک کند.
یک مثال در مورد کمک اشتباه که به کرات هم در باشگاه آن را شاهد هستیم داد و فریاد زدن بیخود است تا آنجا که تجربه به من میگوید برای انجام تکرار آخر راهی جز بهره گرفتن از یک کمک بهجا وجود ندارد.
در اکثر مواقع بهجای کمک واقعی از اصطلاحات مخصوصی که باعث تشویق فرد در انجام حرکت میشود استفاده میشود. البته در زمانهای بهخصوصی این نوع کمک خیلی مؤثر و کارآمد میباشد، ولی نه هنگامی که انرژی و توان تخلیه شده است و فرد از محدوده توان خود گذشته است.
اساس یک کمک بهجا به این صورت است که فرد باید تمام سعی خود را بهکار ببندد و همان احساس فردی که زیر وزنه قرار دارد را در خود احساس کند و آن زمان که احساس کردید کمک لازم است حریف تمرینیتان کمک کنید و زمانی که احساس کردید حریف تمرینیتان توان انجام آن تکرار را ندارد سعی کنید فقط با استفاده از کمک روانی به او کمک دهید.
زمانی که احساس کردید فرد قادر نیست حرکت را ادامه بدهد آن موقع است که به اندازه مناسب باید به فرد کمک بدهید و این نکته را هم فراموش نکنید که شما نیستید که دارید حرکت را اجرا میکنید و یان حریف تمرینیتان است که باید حرکت را انجام دهد.
مثلاً در حرکت پرس سینه بعضی وقتها فرد کمکدهنده حرکت کول را در موقع کمک به حریف انجام میدهد.